نظرات برخی از اندیشمندان غرب و شرق دربارۀ علی(ع)
تبيان فهرج
کانون فرهنگی مذهبی شهید کاظم حسینی مسجد موسی ابن جعفر

نظرات برخی از اندیشمندان غرب و شرق دربارۀ علی(ع)

 

 نظرات برخی از اندیشمندان شرق و غرب دربارۀ علی(ع):

عبد الفتاح عبد المقصود نویسنده مصری می گوید: «من همواره اخلاق و موهبتهای الهی و آنچه را که تشکیل دهنده شخصیت است، مقیاس شناختن عظمت انسانی قرار می دهم، از این رو بعد از محمد(ص) کسی را ندیده ام که شایسته باشد پس از او قرار گیرد یا بتواند در ردیف او باشد، جز پدر فرزندان پاک و برگزیده پیغمبر( علی بن ابی طالب) و من در این سخن به طرفداری تشیع وارد نشده ام، بلکه این رأیی است که حقایق تاریخ به آن گویاست. او، برترین مردی است که مادر روزگار تا پایان عمر خود چون او نزاید، و اوست که هرگاه هدایت طلبان به جستجوی اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبری برای آنان شعاعی می درخشد. آری او مجسمه ای از کمال است که در قالب بشریت ریخته شده است».

لامنس، کشيش بلژيکي که در زبان عربي و تاريخ عرب مهارت داشت دربارۀ علي (ع) مي گويد: «براي عظمت علي اين بس که تمام اخبار و تواريخ علمي اسلامي از او سرچشمه مي گيرد. او حافظه و قوۀ شگفت انگيزي داشت. علماي اسلام از مخالف و موافق، از دوست و دشمن، مفتخرند که گفتار خود را به علي مستند دارند چرا که گفتار او حجيت قطعي داشت. او باب مدينۀ علم بود و با روح کلي پيوستگي تام داشت».

شبلی شمیل، از پیشتازان مکتب ماتریالیزم در فضایل علی(ع) می گوید: «پیشوا علی بن ابیطالب، بزرگ بزرگان و یگانه نسخه ای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه در امروز، صورتی مطابق آن ندیده است...».[1]

بارون کاردایفو، دانشمند فرانسوی می نویسد: «علی... پهلوانی بود که در عین دلیری، دلسوز و رقیق القلب، و شهسواری بود که در هنگام رزم آرایی، زاهد از دنیا گذشته بود. به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت و در حقیقت جان خود را فدا نمود. روحی بسیار عمیق داشت که ریشۀ آن ناپیدا بود و در هر جا خوف الهی آن را فرا گرفته بود».

جبران خلیل جبران، شاعر مسیحی، دربارۀ علی(ع)چنین می گوید: «به باور من، علی بن ابی طالب(پس از پیامبر) نخستین مرد از قوم عرب است که وجودش همۀ فضائل کمال را در قوم خویش دمید و آهنگ آن را به گوش مردمی رسانید که پیش از آن مانند آن را نشنیده بودند و در تاریکی های جاهلیت از روش روشن او متحیر ماندند. پس کسی که طریق علی را پسندید به فطرت سلیم بازگشت و آن که از باب خصومت وارد شد، جاهیلت را ترجیح داد... علی بن ابی طالب شهید عظمت خویش گشت. او از دنیا رفت در حالی که نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود. مردم عرب حقیقت مقام او را درک نکردند تا این که گروهی از مردم کشور همسایه(ایرانیان) برخاسته، این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و شناختند».

کارلایل، فیلسوف انگلیسی، هرگاه به نام علی (ع) می رسید عظمت علی چنان او را به وجد می آورد که از بحث علمی بیرون می‌شد و بی اختیار شروع به ستایش او می‌کرد. وی می‌گوید: «ما نمی‌توانیم به علی عشق نورزیم زیرا هر چه خوبی هست، همه در علی جمع است. او جوانمرد شریف و بزرگواری بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و شجاعت بود. از بشر شجاع تر، اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود».

مادام دیالافوا، در مقام تعریف علی(ع) چنین می‌نویسد: «احترام علی(ع) در نزد شیعیان به منتهی درجه است و حقاً نیز باید این طور باشد زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگها و فداکاری‌هایی که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش، فضائل، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود و نسلی پاک و مقدّس نیز از خود باقی گذارد. فرزندانش نیز از او پیروی کردند و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند». وی در ادامه می گوید: «چشمان من، بگریید، اشک‌های خود را با نالۀ من بیامیزید و برای اولاد پیامبر که مظلومانه شهید شدند عزاداری کنید».

دکتر جرج جرداق مسیحی در ابتدای کتابش «الامام علی؛ صوت العداله الانسانیه» اشعاری از یک مسیحی دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) نقل می کند که: «اگر به من اعتراض کنند که تو باید برای پاپ شعر بسرایی، چرا دربارۀ علی شعر سروده ای، خواهم گفت: من عاشق فضیلتم و سرچشمۀ فضیلت را علی دیدم، پس برای او شعر سرودم».

یک مهندس فرانسوی می گوید: «در سفر به لبنان، از مسئول هتل محل اقامت خود، چند کتاب برای مطالعه درخواست نمودم. مسئول هتل چند کتاب در اختیار من نهاد که یکی از آنها «نهج البلاغه» بود. با خود گفتم: این گونه که از عنوان این کتاب پیداست، یک اثر ادبی است، پس اگر فرصت باقی باشد، آن را پس از کتابهای دیگر مطالعه خواهم کرد. در روزهای آخر، فرصت مطالعۀ آن را یافتم. پس هنگامی که به پایان کتاب رسیدم، آن را بستم و برخاستم و گفتم: أشهدأن لااله الّا اللّه و أشهدأنَّ محمّدً رسول اللّه و أشهدأنَّ علیّ ولیّ اللّه...». فطرت بشری بر محبّت علی(ع) سرشته شده است، و به همین سبب است که انسانهای سلیم، فارغ از هر مذهب و ملیتی که دارند، علی را دوست دارند. امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر(ص)نقل کرد که فرمود: «در شب معراج،روی ستون های عرش نوشته دیدم: لااله الّا اللّه محمدرسول اللّه علیّ ولیّ اللّه و نیز دوازده نور دیدم. پرسیدم: پروردگارا، این دوازده نور چیست؟ فرمود: این دوازده نور، امامانی از نسل تو هستند»، و از سوی دیگر در حدیث است که؛ «قلب المؤمنُ عرش الرّحمان». نام و محبت چهارده معصوم علیهم السلام که آفرینش به مهر ایشان برپاست، بر قلب بشریت نقش بسته است.

 

[1] - صوت العداله الانسانیه، ص 19-7.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال توسط تبيان فا